گزارش جدید مؤسسه اینوستینگ از پنج رویداد غیرمنتظره پرده برمیدارد که میتواند بازارهای مالی و اقتصاد جهانی را در سال ۲۰۲۶ به شکل ناگهانی و بیسابقهای متحول کند.
بازارهای مالی معمولاً با تکیه بر دادههای گذشته و انتظارات فعلی حرکت میکنند، اما تاریخ نشان داده است که مهمترین تغییرات اغلب از جایی میآیند که کمترین انتظار از آن میرود. مؤسسه اینوستینگ در گزارشی تحلیلی، مجموعهای از رویدادهای غیرمنتظره را بررسی کرده که میتوانند مسیر اقتصاد جهانی و بازارهای مالی را در سال ۲۰۲۶ تغییر دهند.
این تحولات در حوزههای اقتصاد کلان، سیاست پولی، ژئوپلیتیک و ساختار بازار شکل میگیرند و اغلب پیش از وقوع، در قیمت داراییها منعکس نمیشوند.
پیش از ورود به سناریوهای سال ۲۰۲۶، مرور کوتاهی بر شگفتیهایی که سال ۲۰۲۵ را ساختند، به درک بهتر فضای پیشرو کمک میکند.
سال ۲۰۲۵ با مجموعهای از اتفاقات همراه بود که بسیاری از تحلیلگران را غافلگیر کرد. بازگشت دونالد ترامپ به قدرت با سیاستهای تجاری تهاجمی آغاز شد، اما فشار ناشی از افزایش هزینههای زندگی، دولت آمریکا را به سمت بازنگری در تعرفهها سوق داد.
در همین دوره، آلمان با کنار گذاشتن محدودیتهای سختگیرانه بدهی، بستهای مالی عظیم معرفی کرد، هرچند رشد اقتصادی این کشور همچنان ضعیف باقی ماند.
در اروپا، تورم به سطوحی نزدیک به صفر رسید و بحثها درباره پایان سیاستهای انقباضی جدیتر شد. در سوی دیگر، روابط سیاسی میان چهرههایی مانند ترامپ و ایلان ماسک دچار تنش شد، بدون آنکه اثر منفی معناداری بر شرکتهای بزرگ فناوری آمریکا بگذارد. در میان شگفتیهای واقعی و پیشبینینشده نیز میتوان به جهش تاریخی قیمت طلا، خروج کامل ژاپن از کنترل منحنی بازده، کاهش رتبه اعتباری فرانسه و حتی تغییر موازنه رقابت در حوزه هوش مصنوعی اشاره کرد.
این تجربهها نشان دادند که بازارها تا چه اندازه میتوانند در برابر تغییرات ناگهانی آسیبپذیر باشند. حال، پرسش اصلی این است که سال ۲۰۲۶ چه غافلگیریهایی در خود دارد.
در سال ۲۰۲۶، یکی از محتملترین شگفتیها میتواند کاهش گسترده تعرفههای تجاری ایالات متحده باشد. فشار اقتصادی بر خانوارهای آمریکایی و نارضایتی رأیدهندگان از افزایش قیمتها، به یک دغدغه سیاسی جدی تبدیل شده است.
همزمان، بسیاری از شرکتهای بزرگ سرمایهگذاریهای کلان خود را به تعویق انداختهاند، زیرا نمیخواهند در فضایی پرابهام، تصمیمهای بلندمدت بگیرند.
این وضعیت، رشد اقتصادی آمریکا را تحت فشار قرار داده و ریسک شکست حزب حاکم در انتخابات میاندورهای را افزایش میدهد. در چنین شرایطی، دولت آمریکا ممکن است برای کاهش تنشهای سیاسی و اقتصادی، مسیر مذاکرات تجاری سریعتر و انعطافپذیرتری را در پیش بگیرد. حتی توافقهایی که از نظر محتوایی چندان عمیق نیستند، میتوانند بهعنوان سیگنالی مثبت برای بازارها عمل کنند.
کاهش تعرفهها معمولاً بهعنوان محرکی برای رشد اقتصادی تلقی میشود و میتواند فضای روانی بازارهای سهام را بهطور محسوسی بهبود دهد. همین انتظار، باعث میشود سرمایهگذاران پیش از وقوع رسمی این تغییر، واکنش نشان دهند.
انتصاب رئیس جدید فدرال رزرو همواره یکی از حساسترین رویدادهای اقتصادی است، اما در سال ۲۰۲۶ این تغییر میتواند با یک غافلگیری دوگانه همراه شود. نخست آنکه کوین وارش (Kevin Warsh)، برخلاف انتظار عمومی، به این سمت منصوب شود و دوم آنکه بازارها از این انتخاب استقبال کنند.
برخلاف نگرانیها درباره تضعیف استقلال بانک مرکزی آمریکا، بسیاری از سرمایهگذاران به این جمعبندی رسیدهاند که ساختار تصمیمگیری فدرال رزرو همچنان مانع از کنترل کامل سیاسی آن میشود. از سوی دیگر، وارش بهعنوان چهرهای آشنا با سازوکار بازارهای مالی شناخته میشود و انتظار میرود رویکردی حامی رشد اقتصادی داشته باشد.
این تغییر میتواند سه پیامد مهم به همراه داشته باشد:
مجموعه این عوامل، جذابیت داراییهای آمریکایی را افزایش داده و جریان سرمایه را تقویت میکند.

در حالی که بسیاری از تحلیلها بر تضعیف دلار تمرکز دارند، سناریوی احیای این ارز در سال ۲۰۲۶ چندان دور از ذهن نیست. اقتصاد آمریکا همچنان سریعتر از بسیاری از اقتصادهای پیشرفته رشد میکند و سرمایهگذاریهای سنگین در حوزههای آیندهمحور، جایگاه این کشور را بهعنوان مقصد اصلی سرمایه جهانی حفظ کرده است.
دلار همچنین یکی از معدود ارزهای مهمی است که بازده واقعی مثبت ارائه میدهد؛ موضوعی که در مقایسه با یورو، ین و فرانک سوئیس اهمیت زیادی دارد. افزون بر این، برخی برآوردها نشان میدهد که دلار از منظر قدرت خرید، کمتر از ارزش ذاتی خود قیمتگذاری شده است.
از منظر سیاسی نیز، دلار قویتر میتواند فشار تورمی داخلی را کاهش دهد و به ثبات فضای اقتصادی پیش از انتخابات کمک کند. این ترکیب عوامل، احتمال تقویت دلار را بیش از آنچه تصور میشود افزایش میدهد.
یکی از مهمترین تغییرات سال ۲۰۲۶ میتواند چرخش تمرکز بازارها از داراییهای صرفاً مالی به اقتصاد واقعی باشد. کاهش نرخهای بهره، سیاستهای مالی انبساطی و تسهیل هدفمند مقررات، سه اهرمی هستند که بهطور همزمان فعال میشوند و شتاب اقتصادی را افزایش میدهند.
در چنین فضایی، بخشهایی مانند صنعت، انرژی، مواد اولیه و خدمات مالی بیش از گذشته مورد توجه قرار میگیرند. این بخشها معمولاً در مراحل میانی چرخه اقتصادی عملکرد بهتری دارند و از رشد تقاضای واقعی بهرهمند میشوند. حتی بازارهای خارج از آمریکا، بهویژه اروپا، ژاپن و اقتصادهای نوظهور، میتوانند از این تغییر سود ببرند.
با این حال، این رونق بدون ریسک نیست. افزایش تقاضا میتواند به فشارهای تورمی تازه منجر شود و در نهایت، بانکهای مرکزی را به سمت سیاستهای سختگیرانهتر بازگرداند؛ تغییری که احتمال اصلاح بازارها را در نیمه دوم سال افزایش میدهد.
سالهاست که وعده افزایش بهرهوری داده میشود، اما دادهها بهندرت آن را تأیید کردهاند. با این حال، تا سال ۲۰۲۶ ممکن است نشانههای واقعی این تحول ظاهر شود. ترکیب نیروی انسانی با عاملهای هوشمند و رباتها، مدل جدیدی از تولید و کار را شکل میدهد که هم فعالیتهای فکری و هم وظایف فیزیکی را کارآمدتر میکند.
اگر این روند با سرعت بیشتری نسبت به پیشبینیها پیش برود، میتواند رشد اقتصادی پایدارتر و فشار تورمی کنترلشدهتری ایجاد کند. چنین تغییری، نهتنها ساختار بازار کار، بلکه الگوهای سرمایهگذاری و رقابت جهانی را نیز دگرگون خواهد کرد.
| سورپرایز کلیدی | احتمال وقوع | پیامد اصلی برای بازارها | اثر کلی بر اقتصاد جهانی |
| کاهش گسترده تعرفههای آمریکا | متوسط | بهبود فضای روانی بازار و رشد سهام | تقویت تجارت جهانی و کاهش فشار تورمی |
| انتصاب کوین وارش به ریاست فدرال رزرو | بالا | افزایش جذابیت داراییهای آمریکا | سیاست پولی متمایل به رشد اقتصادی |
| احیای دلار آمریکا | متوسط | جذب سرمایه جهانی و ثبات ارزی | کاهش ریسکهای سیاسی و مالی |
| بازگشت پرقدرت اقتصاد واقعی | بالا | رشد بخشهای صنعتی و چرخهای | افزایش تولید، اشتغال و سرمایهگذاری |
| جهش بهرهوری فراتر از انتظار | متوسط | بهبود سودآوری شرکتها | رشد پایدارتر با فشار تورمی کمتر |
بله، کاهش تعرفهها هزینه تجارت را پایین میآورد، اطمینان سرمایهگذاران را افزایش میدهد و معمولاً به رشد بازارهای سهام و تجارت جهانی منجر میشود.
اگر رئیس جدید رویکردی شفاف، بازارمحور و حامی رشد داشته باشد، میتواند انتظارات مثبت درباره سیاست پولی آینده ایجاد کند و جریان سرمایه را تقویت نماید.
دلار قویتر میتواند صادرات برخی کشورها را رقابتیتر کند و در عین حال، جریان سرمایه جهانی را به سمت بازارهای دلاری سوق دهد.
خیر، اما میتواند اولویتها را تغییر دهد. در چنین شرایطی، بخشهای چرخهای و ارزشی معمولاً عملکرد بهتری نسبت به سهام رشدی دارند، هرچند ریسک نوسان نیز افزایش مییابد.
منبع: آکادمی تبدیل
مطالب هفت صبح کریپتو صرفاً با هدف اطلاعرسانی و آموزش در حوزه رمزارزها منتشر میشود و به هیچوجه توصیهای برای خرید، فروش یا سرمایهگذاری نیست. فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال با ریسک همراه است و هر فرد باید پس از تحقیق و با پذیرش کامل مسئولیت تصمیمگیری کند.
بدون دیدگاه